تو به من خندیدی.....
آسمان چشم او آيينه كيست آنكه چون آيينه با من روبرو بود درد و نفرين درد و نفرين بر سفر باد سرنوشت اين جدايي دست او بود گريه نكن كه سرنوشت گر مرا از تو جدا كرد عاقبت دلهاي ما را با غم هم آشنا كرد ... سنگ قبر آرزو بود آه سنگ قبر آرزو بود ............. آنچه کردی با دل من قصه سنگ و سبو بود
نظرات شما عزیزان:
اي دلت خورشيد خندان سينه تاريك من
پاسخ:سلام......بله ..خوشحال مي شم مطالبتونو برام بفرستيد
به من درس محبت ياد ميداد
مرا از ياد برد آخر ولي من
به جز او عالمي را بردم از ياد
Power By:
LoxBlog.Com |